logo

اخبار

تولید بدون کارخانه، استراتژی مطمئن در توسعه صنعت

تولید بدون کارخانه، استراتژی مطمئن در توسعه صنعت

در دهه‌های گذشته استراتژی تولید به ویژه در بخش صنعت معطوف به قاعده عمومی بود. به این معنا که برای انجام یک فعالیت تولیدی حتما نیاز به واردات ماشین‌آلات، تجهیزات، خرید سوله و به‌کارگیری نیروی انسانی بود.
با گذشت زمان چالش‌های به وجود آمده در اقتصاد ایران، واردات بی‌رویه، دست ‌و پنجه نرم‌کردن صنایع کشور با نیازهای اولیه و اساسی در حوزه تامین و تولید، قاچاق کالا و… سبب مغفول ماندن ارزش فعالیت سایر حلقه‌های زنجیر شد و به ناگاه فضای اقتصاد کشور را با دشواری تازه‌ای روبه‌رو کرد که آن وجود ظرفیت خالی بنگاه‌های تولیدی بود. متاسفانه فقدان طرح‌های آمایش در صنایع، صدور مجوزهای ایجاد و بهره‌برداری واحدها بدون در نظر گرفتن شاخص‌های اقتصادی و رقابتی در کشور از مهم‌ترین دلایل بروز این معضل بود که علاوه بر کاهش مقیاس تولید اقتصادی این دسته از بنگاه‌ها عملا با بالارفتن قیمت تمام شده، توان رقابت محصولات صنعتی کشور در بازارهای داخلی و خارجی را کاهش داد.
تا اینکه از سوی اتاق بازرگانی و دبیرخانه شورای گفت‌وگوی دولت و بخش‌خصوصی پیشنهادی به وزارت صمت مبنی بر صدور مجوز «تولید بدون کارخانه» ارائه شد. از معنای این طرح این‌چنین استنباط می‌شود که دیگر الزامی نیست شرکت‌های بزرگ تجاری، ادارات دولتی، بیمارستان‌ها و دانشگاه‌های بزرگ به تشکیلاتی بدل شوند که تعداد زیادی افراد را در استخدام خود داشته باشند. این قبیل موسسات به تشکیلاتی بدل می‌شوند که درآمدهای عالی و نتایج قابل اعتنایی را به دست می‌آورند، زیرا صرفا بر فعالیتی متمرکز هستند که ماموریت خود را بر آن گذاشته‌اند و کارهایی انجام می‌دهند که دقیقا با اهداف سازمانی آنها ارتباط دارد. کارهایی که به خوبی می‌شناسند، با خصوصیات اصلی آن آشنایی دارند و نسبت به ارزش و اعتباری که دارند برای انجام دهندگان آنها دستمزد و حقوق پرداخت می‌کنند. این برنامه در موضوع زنجیره ارزش پاسخی به نیازهای سازمان‌ها در رویارویی با تحولات بنیادین در کسب‌وکار است. پیتر دراکر در رابطه با این برنامه که برای سال‌های متمادی در جهان اجرا شده است در جایی می‌گوید: «اجرای چنین برنامه‌ای در واقع، تحولی بنیادین در ساختار سازمان‌های جهان فرداست.»
نگاهی به طرح «تولید بدون کارخانه»
استراتژی تولید بدون کارخانه، در واقع تدوین و به‌کارگیری سیستمی است که با استفاده از آن بتوان نسبت به تولید محصولات متنوع برای تکمیل سبد محصولات تولیدی اقدام کرد.
با به‌کارگیری این برنامه ظرفیت‌های بالقوه سایر واحدهای تولیدی که مغفول مانده مورد استفاده قرار می‌گیرد و بدون ایجاد کارخانه با انجام پژوهش‌های مطالعه بازار، تحقیق و توسعه می‌توان به امر تولید مبادرت ورزید. به عبارت دیگر، تولیدات بدون کارخانه به تولیداتی گفته می‌شود که با استفاده از ظرفیت‌های خالی سایر تولیدکنندگان و صرف هزینه‌های ثابت و سربار جانبی اندک ایجاد می‌شود. از این رو، محدودیت سرمایه‌گذاری ویژگی اصلی تولید بدون کارخانه است و شرکت‌های تولیدکننده بدون کارخانه فقط در موارد ضروری، خط مونتاژ و بسته‌بندی را راه‌اندازی می‌کنند. در استراتژی تولید بدون کارخانه دو اصل کلی و اساسی در تولید یعنی «طراحی و مهندسی» و «فرآیند تولید» از هم جدا شده و هریک به مجموعه مجزایی تبدیل می‌شود.
مطالعات نشان داده است که تا قبل از جنگ جهانی دوم، بخش‌های تولیدی در اقتصاد جهانی از طریق دنبال کردن استراتژی‌های عمودی یا افقی در جهت کنترل فرآیندهای ساخت و تولید خود تلاش کرده‌اند و این جهت‌گیری به آنها امکان داده است تا توزیع و فروش خود را نیز مدیریت کنند. لذا تولیدکنندگان با شبکه توزیع‌کنندگان اصلی برای توزیع به فروشندگان نهایی (خرده‌فروشان) رابطه مستقیمی را طراحی می‌کردند که بیشتر آنها دارای مالکیت خصوصی بودند. سیر این تحولات در بررسی‌ای که همیلتون انجام داده به خوبی قابل مشاهده است. وی مدعی است که بعد از جنگ جهانی دوم بنگاه‌های بزرگ، با استراتژی تولید بدون کارخانه توسط تولیدکنندگان جهانی مانند سویینگ، وستینگ‌هاوس، جنرال الکتریک بزرگ‌تر شدند و به این واسطه شرکت‌های دیگری در اروپا و ژاپن مانند دایملر، بنز، فولکس‌واگن، میتسوبیشی، تویوتا و سونی وارد صحنه شدند. تا دهه ۱۹۵۰، شرکت‌های زنجیره‌ای فروش بسیار محدودی در صحنه رقابت حاضر بودند و از دهه ۱۹۶۰، مراکز فروش و فروشگاه‌های زنجیره‌ای به صورت گسترده در ایالات متحده آمریکا شروع به فعالیت کردند.
با این حال، نقطه مبهم در اجرای این برنامه دولتی شدن بخش عمده پروسه تولید بدون کارخانه است. موضوعی که به نظر می‌رسد زمینه‌ساز نوعی جهت‌گیری خاص از سوی سیاست‌گذار به سمت بخش‌هایی خاص را ایجاد خواهد کرد. از آنجا که در ابتدای این دستورالعمل صراحتا تاکید شده «مسوولیت بررسی درخواست‌ها، مدارک و مستندات ارائه شده و صدور گواهی فعالیت تولید بدون کارخانه به عهده روسای سازمان‌های صنعت، معدن و تجارت است»، تردیدهایی در خصوص تحقق هدف مدنظر سیاستگذار پیش می‌آید.
مزایای اجرای این استراتژی
صاحبان کسب ‌و کاری که استراتژی تولید بدون کارخانه را به عنوان استراتژی در فرآیند کاری خود دنبال می‌کنند، یک برند را به نام خود ثبت کرده و سیستم بازاریابی و برندینگ منحصربه‌فردی برای آن به وجود می‌آورند. سپس نیروهایشان را در این زمینه متمرکز و فعالیت را به این شکل دنبال می‌کنند. در این نوع از تولید، چون سازمان تولیدکننده از منابع دیگر استفاده می‌کند، کارخانه نقش تکمیلی می‌یابد و دغدغه‌های موجود در کارخانه به حداقل می‌رسد. از سوی دیگر کارخانه‌هایی که ظرفیت خالی برای تولید دارند، با افراد صاحب برند و استراتژی «تولید بدون کارخانه» همکاری می‌کنند تا کار تولیدی آنها را ادامه دهند.این یک بازی دو سر برد است. در واقع، هم سرمایه‌گذاری اولیه در استراتژی تولید بدون کارخانه وجود ندارد و تولیدکننده بدون کارخانه با کمترین هزینه سربار تولید و سرمایه‌گذاری در بخش‌های برندینگ و ساخت شبکه فروش فرآیند تولید و ارائه محصول به بازار را به اتمام می‌رساند. از دیگر سو کارخانه بدون استفاده نخواهد ماند و این یعنی سرمایه کارخانه‌دار راکد و بدون استفاده نمی‌ماند و ظرفیت‌های مغفول در کنار اشتغال مستقیم ایجاد شده از دست نمی‌روند. تولید بدون کارخانه راهکار اساسی برای حل مشکلات صنعت است، چراکه از ظرفیت‌های خالی و بلااستفاده صنعت بهره برده و به افزایش سود کسب و کارهای تولیدی کمک می‌کند.
مزیت دیگر این استراتژی، اشتغالزایی است زیرا انجام امور تخصصی فرآیند تولید به کارخانه‌هایی داده می‌شود که با تمام ظرفیت مشغول هستند و این باعث افزایش اشتغال است و از این روش می‌توان برای کاهش هزینه‌های اشتغالزایی در کشور استفاده کرد. با استفاده از این روش، انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات محیطی بازار ممکن خواهد بود و می‌توان محصولات مطابق میل و سلیقه بازار و همچنین فراتر از آن، بازارهای هدف صادراتی را تولید کرد.
دو هدف عمده سیاستگذار از طرح چنین موضوعی نیز افزایش بهره‌وری در سرمایه‌گذاری‌های صنعتی در کنار استفاده از ظرفیت‌های خالی ایجاد شده عنوان شده است. در عین حال زمینه‌سازی برای بهبود فضای کسب و کار دیگر موردی است که هدف سیاست‌گذار بوده و در نتیجه این طرح قرار است محقق شود. روندی که برای این مسیر اتخاذ شده، کاملا الکترونیکی و آنلاین بوده به همین دلیل تسهیل این شیوه از تولید طبق ادعای وزارت صمت ممکن است و دوایر اداری در اسرع وقت نسبت به پاسخگویی به درخواست‌های تولید بدون کارخانه اقدام خواهند کرد. دریافت برخی مجوزها از نهادهایی نظیر سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز از سوی این دستورالعمل غیرضروری اعلام شده که به معنی حذف بخشی از ضوابط اداری مخل در مسیر تولید است. به این ترتیب فرصت خوبی برای رشد تولید بدون کارخانه در سال ۱۴۰۰ مهیا خواهد شد که مستقیما به استفاده بیشتر از ظرفیت‌های خالی در سطح صنعت منجر می‌شود. باید اشاره کرد که ظرفیت‌های خالی موجود در اقتصاد کشور از طریق پایگاه بهین‌یاب قابل رصد است.
بدیهی است در این فضا و آینده‌ای که برای تولید چندان روشن نمی‌نماید، شرکت‌هایی موفق هستند که روی دانش و دستیابی به فناوری تمرکز کرده، گام بردارند و سرمایه‌گذاری کلانی روی تجهیزات نکنند. در واقع، برای تولید از ظرفیت خالی کارخانه‌های فعلی استفاده نمایند یا با شیوه مدیریت تولید بدون کارخانه عمل کرده و تولید را به طور کامل برون‌سپاری کنند.
اما هیچ‌کدام از تولیدکنندگان ما متاسفانه به این قسمت ماجرا نمی‌اندیشند که وقتی برای به دست آوردن عمق دانش زمان و سرمایه نمی‌گذارند و با به دست آوردن صنعت به جای کارخانه‌داری و سوله‌داری روی فناورانه (های تک) کردن محصولات خود کار نمی‌کنند چند سال دیگر در جایگاه امروز صنعت خودروسازی ایستاده‌اند. صنعتی که برای تامین چند قطعه ساده خود دچار مشکل است و توان تولید داخلی آنها را هم ندارد.
کلام آخر
استراتژی برون‌سپاری ساخت و تولید یا به تعبیری دیگر، استراتژی تولید بدون کارخانه به مفهوم کنار گذاشتن مسوولیت ساخت، تولید و کاهش دارایی برای بهبود ساختار هزینه نیست بلکه رابطه بین اجزای یک زنجیره باید بر اساس استراتژی شرکت مادر طوری طراحی شود که علاوه بر ایجاد یک زنجیره تامین قابل اعتماد، نتایج و اهداف شرکت مادر نیز تحقق یابد.
توسعه مدل‌های همکاری برای ایجاد زمینه‌های بالقوه پیشرفت کلیه اجزا زنجیره و یکپارچگی فرآیند، تکنولوژی‌های محصول و مدیریت بخشی دیگر از فرآیند تحقق تولید بدون کارخانه است که در آن موفقیت از مسیر کاهش هزینه در کل زنجیره، افزایش قابلیت و کیفیت مناسب محصولات عبور می‌کند و در نهایت موفقیت تمامی همکاران استراتژیک تجاری را تضمین می‌کند. فرآیندی که در آن همکاری‌های درازمدت تعریف‌شده در قالب نقش استراتژیک از روش‌های کلاسیک برون‌سپاری فعالیت توسط شرکت‌های مادر اثربخش‌تر است. به علاوه هم‌راستایی استراتژیک زنجیره ارزش در نظام تولید بدون کارخانه ضرورت تداوم پایدار شبکه تولید و عرضه کالا بوده که یکی از الزامات سیستم مدیریت تولید است.

زمان انتشار مطلب 26 ارد 1400

کلیه حقوق وبسایت متعلق به شرکت نونگار است

کلیه حقوق وبسایت متعلق به شرکت نونگار است